وب سایت

داستان کوتاه دختری که عاشق کورش کبیر بود

دختری به کورش کبیر گفت: من عاشق شما هستم. کورش به او گفت: لیاقت تو برادر من است که از من زیبا تر است و پشت سرت ایستاده است.
دختر برگشت و کسی‌ را پشت سر خود ندید. کورش به او گفت اگر عاشق بودی، پشت سرت را نگاه نمی‌‌کردی.

بیشتر بخوانید:

مجموعه داستان های کوتاه جذاب و خواندنی داستان کوتاه آموزنده جالب داستان های کوتاه برای حال خوش داستان کوتاه دیدار با مادر داستان کوتاه پسربچه یهودی باهوش داستان کوتاه تلاش کوچک اما موثر داستان کوتاه مردی در حمام زنانه داستان کوتاه دختری که می خواست با مردی ثروتمند ازدواج کند داستانی خواندنی از کورش کبیر که گناهکاری را بخشید داستان ترسناک دختری با حالات عجیب داستان کوتاه حس مرگ داستان کوتاه مستقیم به سوی هدف